کندو کاوی در مکاشفات یوحنا

کندو کاوی در مکاشفات یوحنا

---

بسم الله الرحمن الرحیم
عده ای از مسیحیان که گرایش بیشتری به صهیونیسم دارند با تفسیر غلط مکاشفات یوحنا سعی می کنند قسمت های منفی این مکاشفات را به اسلام ربط دهند از آن جمله سعی دارند با بهره گیری از کم اطلاعی دیگران از مکاشفات و از قول یوحنا اسلام را با شیطان پرستی یکی معرفی کنند .

کندو کاوی در مکاشفات یوحنا

بسم الله الرحمن الرحیم
عده ای از مسیحیان که گرایش بیشتری به صهیونیسم دارند با تفسیر غلط مکاشفات یوحنا سعی می کنند قسمت های منفی این مکاشفات را به اسلام ربط دهند از آن جمله سعی دارند با بهره گیری از کم اطلاعی دیگران از مکاشفات و از قول یوحنا اسلام را با شیطان پرستی یکی معرفی کنند .
کسی که این بحث را تا انتها پی گیری کند خواهد فهمید مکاشفات تحریف هائی که در آن زمان در مسیحیت نفوذ می کرد را هدف قرار داده است . هدف مکاشفات رسوا کردن افرادی بوده است که در آن زمان تلاش داشتند مسیحیت را به دینی غیر الهی تبدیل کنند .
مسیحیت می گوید بخشی از مطالب مکاشفات که به زبان رمز بیان شده است مربوط به گذشته است . این در حالیست که در ابتدای کتاب به صراحت پیش گوئی ها مربوط به اینده قلمداد شده است برای اینکه بحث با مطالب قبلی که به بحث بشارت های کتاب مقدس به پیامبر اسلام توسط مدیر سایت انتقال داده شد حفظ شود بنده آن موارد را مجددا به این عنوان منتقل ساخته سپس بحث را ادامه خواهم داد :
قسمت اول این مطلب را نوشته بودم ،
یا نور و یا قدوس
با سلام
مدت هاست که این عنوان ادامه دارد بحث های زیادی بر سر مسئله بشارتی که در انجیل برنابا هست شد مسیحی ها با استناد به ادله ای سعی می کنند انجیل برنابا را انکار کنند . اما این انجیل واقعی تر از آفتاب در حال درخشش است .
امروز در این صفحه http://forum.hammihan.com/showthread.php?t=8428&page=8
بخش دو م ادعاهای مسیحیت علیه انجیل برنابا بررسی شد که انشا الله این روند ادامه می یابد . اما در اینجا قبل از آنکه به بحث اناجیل پطرس و مریم مجدلیه بپردازم به کتابی که مسیحیت ناشیانه آن را سانسور نکرد و از زیر قیچی تیز و بران سانسور پولس و پاپ ها فرار کرد می پردازم قرن هاست که مسیحیت این کتاب را بشارت به عیسی معرفی کرده و هیچ محقق مسلمانی هم تا به امروز در مورد بشارت های این کتاب به پیامبر اسلام صحبت نکرده اسنت . ( یا حداقل بنده آن را ندیده ام .) اما این کتاب بر خلاف تصور مسیحیت و جهان نه تنها پیامبر اسلام را بلکه امامان دوازده گانه را هم بشارت می دهد .
دلیل اینکه این کتاب سانسور نشد مهارت خاص نویسنده در نگارش است که همه را به اشتباه انداخته است اما یک جمله در آن وجود دارد که به راحتی بی اعتباری تمام ادعاهای مسیحیت تحریف شده را روشن می سازد این کتاب همان مکاشفات یوحنا است .
همانگونه که دیدید جناب ایدن از این کتاب استفاده کرد و اسلام را با بهره گیری از آن زیر سؤال می برد اما حقیقتا این جور ادعاها در طلیعه کتاب باطل شده است .
حال چرا بشارت های این کتاب مربوط به حضرت عیسی نیست ؟
همه شما می دانید که این مکاشفات در زمانی صورت گرفت که حضرت عیسی به اسمان عروج کرده بود . اما در شروع کتاب آمده است :
((1 این کتاب از رویدادهای آینده پرده بر می دارد ، رویدادهائی که به زودی رخ خواهد داد خدا به مسیح اجازه داد تا این وقایع را در یک رؤیا بر خادم خود یوحنا آشکار سازد آنگاه فرشته ای آمد و معنی آن را برای او باز گو کرد 2 یوحنا نیز تمام سخنان خدا و عیسی مسیح و هر آنچه را که خود دید و شنید به نگارش در آورد . ))
تدابیر الهی برای حفظ این کتاب :
1- یوحنا مانند پطرس رسما با پولس در نیفتاد و به همین دلیل پولس به او شک زیادی نداشت .
2- یوحنا در گفتار دقت بیشتری به خرج می داد
3- یوحنا مانند برنابا مأموریت آشکار برای تعلیم و بشارت پیامبری حضرت محمد نداشت .
به این دلایل منظور اصلی این مکاشفات کاملا نهفته مانده است .
مسیحیت می گوید در این کتاب بشارت آمدن عیسی آمده است و برخی ایات را متعلق به حضرت عیسی می داند در حالیکه این کتاب صراحتا می گوید رویدادهائی که پیش بینی شده است در اینده رخ خواهد داد .
بخش اول این کتاب نشان می دهد که چگونه حضرت عیسی در کشف حقایق آینده به یوحنا کمک می کند بعد از آن شرح مختصر وارد وقایع اینده خواهیم شد که هیچ ارتباطی به نبوت حضرت عیسی ندارد .
**********************************
سعی میکنم مباحثات این کتاب را به طور مستقل در این عنوان پی بگیرم چون این مکاشفات اهمیت ویژه ای دارد و بهتر است جدای از دیگر مباحث پی گیری شود
در قسمت دوم نوشتم
توضیحی در باره مکاشفه :
چرا مکاشفه به صورت رمزنوشته شده است ؟
در اول کتاب اینگونه شرح داده است :
((اکثر قسمت های مکاشفه به زبان سمبولیک و رمزی نوشته شده است ، لذا نباید ان را مانند سایر کتب عهد جدید تحت الفظی معنی کرد این کتاب در زمانی نوشته شده است که مسیحیان تحت آزار وشکنجه بودند ، لذا یوحنا مطالب خود را به صورت رمز نوشت تا دشمنان مسیحیت آن را نفهمند . او از دنیای تازه ای سخن می گوید که در آن خداوند هر اشکی را از چشمان پاک خواهد کرد و به تمام عم ها خاتمه خواهد داد . ))
بدیهی است این مقدمه ابهام را بیشتر می کند . سؤال این است چه چیزی باید مخفی بماند ؟ تولد عیسی ؟ نبوت او ؟ عروج او یا اینکه او مدتی مردم را رهبری کرد ؟ این ها که همه آشکار است . مطلب آشکار چرا باید مخفی بماند ؟ دشمنان مسیحیت چه چیز را نباید بفهمند ؟
اصلا عیسی آمد تا نبوت خود را آشکار کند و هیچ گاه این ادعای عیسی مخفی نبوده است . هیچ کس هم نمی توانسته آن را مخفی کند . چه چیز باید مخفی می مانده ؟ او پیامبر زیر زمینی نبوده است .
مگر می شود چیز علنی را مخفی کرد ؟ اصولا اگر باید تولد و یا عروج و یا رهبری عیسی مخفی بماند چرا آمد ؟
در ثانی اگر نام عیسی باید مخفی باشد چرا در مکاشفات با اسم و علنی از او یاد شده است مثلا در این موارد از او یاد شده است . 1:2- 1:13- 12:17 - 14:12 اگر ایمان به عیسی مخفی باید بماند چرا در مکاشفه علنی و با اسم گفته شده است . اگر مسیحی بودن باید مخفی باشد چرا بدون پرده پوشی گفته شده است اگر بازگشت مجدد عیسی باید مخفی نگاه داشته شود چرا در 22:7 و 22-12 گفته شده است . اگر مژده نجات باید مخفی بماند چرا در اناجیل آشکار امده است .
در فصل یک همین مکاشفات موضوع نجات به صراحت آمده است . پس موضوعی که باید مخفی بماند چیست ؟
22:7 عیسی مسیح می فرماید : (( گوش کنید من به زودی می آیم خوشا بحال کسانی که آنچه در این کتاب پیش گویی گفته شده باور می کنند ))
خود ملاحظه می فرمائید هم نام عیسی هست هم خبر آمدن ایشان .
22:12 عیسی مسیح می فرماید : (( چشم به راه من باشید من به زودی می آیم و برای هر کس مطابق اعمالش پاداشی با خود خواهم آورد ))
12:17 (( ... وبه حقیقتی که به وسیله عیسی آشکار می شود پایبنده باشند .... ))
پس مسیحی بودن هم محرمانه نیست و علنا کفته شده است .
آن چیزی که باید مخفی بماند چیست ؟
بر اسا س نوشته های این کتاب اینگونه به نظر می رسد باید خدا دستور فرموده باشد موضوعی با رمز بیان شود لذا هیچ یک از مسائلی که با رمزگفته شده نمی تواند در زمان نزول مکاشفه و یا قبل از آن آشکار بوده باشد . والا این کار بیهوده وخنده داری است که چیز اشکاری که همه کس می داند را با رمز بگویند . اگر خداوند دستور فرموده موضوع مخفی بماند حتما موضوعی بوده که در آن موقع کسی نمی بایست می دانست و بعدا باید می دانستند . بدیهی است در صورت آشکار شدن هر کدام از موارد فوق توسط خدائی که تدبیرش بر مخفی کردن بوده کتاب نابود می شد و به دست کسی نمی رسید . پس هیچ چیز آشکاری با رمز بیان نشده است همانگونه که نبوت عیسی ، هدایت توسط او ، مسیحیت ، نجات بخش بودن تعالیم آن بزرگوار و ... آشکارا در همین کتاب گفته شده چون این موارد برای مخفی ماندن موضوعیت ندارد .
ای مسلمین به خود ببالید که نام پیامبر بزرگتان در اکثر کتب عهد عتیق و جدید آمده است .
در قسمت سوم نوشتم :

به نام الله
در این قسمت قصد دارم مطالبی از مکاشفات را تحلیل کنم هر چند در این قسمت می بینید که اشاره به پیامبر اسلام آمده است اما در آینده نام مبارک ایشان را از همین مکاشفات خواهم نوشت .
کسانی که کتاب را خوانده اند می دانند در ابتدای این کتاب نامه هائی خطاب به هفت کلیسا آمده است
این نا مه ها خطاب به کلیساهای آفسُس ، ازمیر، پرغامه ، طیاتیرا ، سارد ، فیلادلفیه و لائودیکیه است
نامه اول :
فرشته ای که شبیه به عسی است در نامه اول خود خطاب کلیسای آفسُس ضمن اینکه در ابتدا از آن کلیسا تقدیر کرده کلیسای فوق را دارای اعمال نیک و زحمات دانسته و او را به خاطر دقت در ادعای کسانی که ادعا کرده اند فرستاده خدایند مورد تقدیر قرار می دهد که با بررسی و دقت ادعای ایشان را سنجیده و پی برده که دروغ می گویند . و سپس آن کلیسا را زحمتکش و صبور نامیده است . سپس از کلیسای فوق ایراد گرفته و می گوید تو مرا مثل اول دوست نمی داری و به او یاد آور می شود در صورتی که توبه نکند خواهد امد و شمعدان هایش را از میان کلیساها بر خواهم داشت .
مجددا او را دارای خصیصه مثبت دیگری می داند و می گوید : تو نیز مانند من از رفتار نقولاوی ها متنفر هستی
سپس در نهایت می گوید هر کس که این را می شنود خوب توجه کند که روح خدا به کلیساها چه می گوید : به کسی که پیروز شود اجازه خواهم داد از میوه در خت زندگانی که در باغ خداست بخورد ))
چرا عیسی (ع) عمل کلیسای مذکور را در خصوص بررسی ادعای کسانی که مدعی فرستاده شدن از طرف خدا هستند می ستاید . اگر قرار نبوده فرستاده ای از طرف خدا بیاید این جمله چیست ؟
بدیهی است که این جمله در خصوص بازگشت مجدد عیسی نیست چون در این خصوص اناجیل و نیز مکاشفه صراحت دارند و بدون پرده پوشی و رمز و راز گفتن از قول حضرت عیسی (ع) نقل کرده اند که ایشان فرموده است افراد زیادی به نام من ظهور خواهند کرد . یعنی اگر منظور عیسا های دروغین بود نیاز به پرده پوشی نبود و باید به صراحت می گفت همانگونه که گفته شده است.
پس در اینجا به صراحت تأیید می شود که فرستاده ای از طرف خدا قرار است بیاید . لذا باید ادعا ها با دقت بررسی شود . و در صورت دروغ بودن رد شود اگر قرار بود فرستاده ای دیگر نیاید نیاز به بررسی نبود بلکه باید عیسا می فرمود هیچ فرد دیگری نخواهد آمد هیچ ادعائی قابل قبول نیست و باید رد شود . 

---