بهائیت و استعمار روس تزاری
راجع به پیوند بابیت و بهائیت، به ویژه حسینعلی بهاء (بنیانگذار بهائیت) با امپراتوری متجاوز تزاری که کارنامهای آکنده از ستم و تجاوز مستمر به ایران اسلامی و دیگر کشورهای مسلمان منطقه دارد، شواهد و قرائن زیادی در تاریخ وجود دارد که شرح آن کتابی مبسوط میطلبد.
بهائیت و استعمار روس تزاری
راجع به پیوند بابیت و بهائیت، به ویژه حسینعلی بهاء (بنیانگذار بهائیت) با امپراتوری متجاوز تزاری که کارنامهای آکنده از ستم و تجاوز مستمر به ایران اسلامی و دیگر کشورهای مسلمان منطقه دارد، شواهد و قرائن زیادی در تاریخ وجود دارد که شرح آن کتابی مبسوط میطلبد.
از اتهام حسینعلی بهاء (و برادرش صبح ازل) به خبرچینی برای سفارت وسیه در منابع غیربهائی2 که بگذریم، به موارد زیر میرسیم که مآخذ معتبر خود بهائیت (همچون <مقاله شخصی سیاح> نوشته عباس افندی، <قرن بدیع> نوشته شوقی افندی، <تلخیص تاریخ نبیل زرندی> و...) بدان تصریح کردهاند: وعده ملامحمدعلی حجت (رهبر با بیان شورشکر در زنجان) به اتباع خویش مبنی برآمدن تزار روس به حمایت آنها،3 تلاش دریابیگی روسیه برای حفظ جان حسینعلی بهاء (در زمان تجمع بابیان در قلعه شیخ طبرسی مازندران) از گزند مأموران دولت ایران در زمان محمدشاه قاجار، و خوشحالی او و کارگزارانش از رفع این خطر به علت مرگ شاه ایران،4 اقدام کنسول روسیه در تبریز مبنی برنقاشی از جنازه علی محمد باب و فرد همراه او پس از اعدام،5 حضور منسوبان نزدیک حسینعلی بهاء همچون برادر بزرگ او (میرزاحسن نوری)6 و نیز شوهرخواهرش (میرزا مجیدخان آهی) به عنوان منشی در سفارت روسیه در تهران،7 پناهندگی حسینعلی (ترور نافرجام ناصرالدین شاه به دست بابیان) به سفارت روس در زرگنده و حمایت علنی سفارت از وی (به عنوان <امانت دولت روس>) و حتی تقاضای سفیر از حسینعلی که به روسیه رود و از پذیرایی دولت تزاری بهرهمند شود،8 همراهی مأمور سفارت روس با حسینعلی تا مرز بغداد، هنگام تبعید وی از سوی ناصرالدین شاه به عراق9 (برای محفوظ ماندن جان وی از گزند دولت و ملت ایران)، صدور لوح از سوی حسینعلی به افتخار تزار (نیکلاویچ الکساندر دوم) در تشکر از کمک سفیر روسیه به وی در زمان حبس در زندان ناصرالدین شاه و درخواست علو مرتبه برای تزار بابت این حمایت!،10 حمایت روسها از <حزب مظلوم> بهائیت،11 و بالاخره، تشکیل اولین مرکز تبلیغاتی مهم بهائیها در جهان (با نام مشرقالاذکار) با حمایت رسمی روسهای تزاری در عشق آباد (واقع در قلمرو روسیه) و ادامه این حمایت تا پایان عمر امپراتوری تزاری.
نکات یاد شده در بالا، به وضوح از وجود پیوند میان بهائیت و امپریالیسم تزاری حکایت میکند. این پیوند تا آن حد مستحکم بود که فردی چون میرزا ابوالفضل گلپایگانی (مشهورترین مبلغ و نویسنده بهائی در عصر خویش) در اشاره به یکی از این حمایتها، از دولت قویه بهیه روسیه> با دعای <اطالالله ذیلها من المغرب الی المشرق و من الشمال الی الجنوب> (یعنی خداوند قلمرو دولت بهیه روسیه را از مغرب تا مشرق و از شمال تا جنوب بگستراند) یاد کرده و شایسته دانسته است که: <جمیع بهائیان به دعای دوام عمر و دولت و ازدیاد حشمت و شوکت اعلیحضرت امپراتور اعظم الکساندر سوم و اولیای دولت قوی شوکتش اشتغال ورزند.>12